چرا شناخت شخصیت کودکان در تربیت فرزند و فرزندپروری بسیار موثر است؟
شناخت شخصیت کودکان برای داشتن کودک آگاه، کودک خلاق و همچنین در تربیت فرزند بسیار تاثیرگذار است و کیفیت فرزندپروری ما به شناخت شخصیت کودک بستگی دارد. هر انسانی از کودکی شخصیت و مدل رفتاری مختص به خود را دارد. حال ممک است بپرسید که شناخت شخصیت کودکان چه تاثیری بر فرزندپروری و یا تربیت فرزند دارد؟
اگر بخواهیم با یک مثال مناسب پاسخ این سوال را بدهیم؛ میتوانیم بگوییم که شما یک مجسمه را متصور شوید! یک مجسمه ساز برای اینکه بتواند مجسمهای حرفهای و هنرمندانه بسازد و اثری هنری و مختص به خود خلق کند، ابتدا نیاز دارد که متریال و جنس سنگی که میخواهد با آن مجسمه بسازد را به خوبی بشناسد.
فرض کنید مجسمه ساز جنس و متریال مجسمهای که میخواهد بسازد را نشناسد. چه اتفاقی میافتد؟ اتفاقی که میافتد این است که مجسمه ساز در مدل تراشیدن و استفاده از ابزار مخصوص دچار اشتباه میشود. دلیل آن این است که هرنوع سنگ و یا هر نوع متریالی برای تراشکاری و ظریفکاری به نوع مشخصی از ابزارآلات کار نیاز دارد و لازم است تا از ابزار مناسب استفاده کرد. در تربیت فرزند و پرورش مهارت کودک نیز این چنین است. ما اگر شخصیت کودک را نشناسیم، نمیتوانیم از روشهای مناسب برای فرزندپروری استفاده کنیم و کودک خلاق بدون شناخت شخصیت او، تربیت نخواهد شد.
فرزندپروری و مدلهای رفتاری کودکان
شناخت مدلهای رفتاری در فرزندپروری و تربیت فرزند بسیار اهمیت دارد. اگر بتوانید مدلهای رفتاری کودک خود را بشناسید و بدانید که در موقعیتهای مختلف چه عکس العمل یا چه عملهایی از خود نشان میدهد، قطعا بهتر میتوانید مهارتها یا احساسات کودک خود را کنترل و مدیریت کنید و مدیریت مناسب شما میتواند در تربیت فرزند به شما کمک کند. اگر بخواهیم مثالی درباره این موضوع بیان کنیم میتوانیم از احساسات کودک مثال بیاوریم.
فرض کنید که فرزند شما در موقعیتی قرار بگیرد که به شدت عصبانی شود و عصبانیت او به حدی باشد که منجر به عکس العمل آنی و لحظهای شود. اگر پدر، مادر و یا مربی پرورشی و تربیتی آن کودک نداند که در موقعیت عصبانیت شدید چه مدل رفتاری از خود را نشان میدهد، قطعا نمیتوانند از بروز اتفاقات پس از عکس العمل کودک جلوگیری کنند و به راحتی کنترل شرایط از دست آنها خارج میشود.
اما اگر والدین فرزند مدل رفتاری کودک در موقعیتهای مختلف را رصد کرده باشند و از آن باخبر باشند، قطعا در وضعیت عکس العمل کودک خیلی بهینه تر میتوانند کودک را به آرامش برسانند. به عنوان مثال اگر کودک شما در در موقعیت عصبانیت در مدل رفتاری کودک خود، شکستن وسایل یا ضربه زدن به اطراف را مشاهده کرده باشید، در آن موقعیت میتوانید کارهای او را کنترل کنید و از بروز فاجعه های مضاعف جلوگیری کنید.
شناخت انواع مدلهای شخصیتی
انواع مدلهای شخصیتی؛ تقسیم بندی هایی است که روانشناسان و روانکاوان مختلف پس از آزمایشات رفتاری و مطالعه آن رفتارها نتایجی را ارائه کرده اند که نشان میدهد هر مدل رفتاری چه ویژگی هایی دارد و چه بروزهایی از خود به نمایش میگذارد.
درونگرا یا برونگرا بودن نشاندهندهی این است که انرژی شما از کجا تأمین میشود، از درونتان یا از بیرون و توسط افراد یا چیزهایی که بیرون از وجود شما قرار دارند. شهودی یا حسی بودن نشان میدهد به چه مواردی توجه دارید و آنها را به یاد میآورید. افراد حسی تمایلشان به سمت ادراک چیزهایی است که وجود دارند و روی زمان حال بیشتر تمرکز میکنند. اما افراد شهودی گرایش دارند چیزهایی که ممکن است رخ بدهد را در نظر بگیرند.
افرادی که قضاوت تفکری دارند با شیوههای منطقی و تحلیلی تصمیم میگیرند. اما افرادی که قضاوت احساسی دارند روش تصمیمگیریشان بر اساس ارزشهای ذهنی آنهاست. تمایل به جنبهی قضاوتی به این معناست که تمایل دارید همهچیز در اطرافتان مشخص و ثابت باشد و به شما این حس را بدهد که همه چیز تحت کنترل شماست. در حالی که تمایل به جنبهی ادراکی یعنی گرایش دارید پدیدههای اطرافتان را آزاد رها کنید و میتوانید خودتان را با یک محیط در حال تغییر انطباق دهید.
تشخیص این تمایلات مستلزم مطالعه و توضیحات گستردهای است. هدف ما در این مطلب آشنایی با شخصیتشناسی است و امید به این که بتوانیم فرزندانی شاد، سالم و موفق داشته باشیم. برای شاد بودن و موفقیت ابتدا باید تمایلات هر فرد برای خودش و اطرافیانش شناخته شده و قابل احترام باشد.
شخصیت کودک خود را چگونه بشناسیم؟
تجربه؛ یکی از مفاهیمی است که در علوم روانشناسی و روانکاوی بسیار حائز اهمیت است. شناخت بسیاری از مدلهای رفتاری توسط روانشناسان از طریق آزمایشهای تجربی بدست میآید. به عنوان مثال مراجعه کنندگان روانشناسان و روانکاوها خود به تنهایی دایره اجتماعی گستردهای را تشکیل میدهند که برای انتقال تجربیات رفتاری خود به روانشناس مراجعه میکنند.
وقتی یک فرد با مشکلات روانی و درونی به روانشناس مراجعه میکند با بیان احساسات و درونیات خود به روانشناس یا روانکاو مورد نظر، مدلهای رفتاری مختلفی را به آنها ارائه میدهند. روانکاوها با شنیدن حرفهای مراجعه کننده در ذهن خود مدلهای رفتاری مختلف را طبقه بندی کرده و به عنوان یک دسته جداگانه در نظر میگیرند.
یکی از مولفه های مهم و تاثیرگذار در دسته بندی این مدلهای رفتاری شرایطی است که فرد مراجعه کننده در آن زندگی کرده است. کودکی و ریشه های دردهایی که فرد آسیبدیده با آن دست و پنجه نرم میکند بسیار مهم است. به عنوان مثال اگر فردی در زمان حال از یک عامل بیرونی به طرز شدیدی ترس دارد، قطعا میتوان ریشه آن را در یک حادثهای از کودکی پیدا کرد.
چنین چیزی اهمیت تربیت فرزند و فرزندپروری را نشان میدهد. اگر شخصیت کودک خود را نشناسیم ممکن است در آینده و بزرگسالی دچار مشکلات روحی و درونی شود. اگر ندانیم که از کودکی فرزندمان دارای شخصیت درونگرا است یا برونگرا نمیتوانیم مهارتهای فرزند خود را به درستی کشف کنیم. کشف شخصیت کودک روش بسیار مهم و کارسازی در تربیت فرزند و فرزندپروری مناسب است زیرا مهارتها در شرایط و موقعیتی شکوفا میشوند که توانایی شکوفا شدن داشته باشند. دانه در شرایظی شکوفا میشود که خاکش خیس و نرم باشد وگرنه در خاک سفت و خشک هیچگاه جوانه نخواهد زد.
در وصف اهمیت شخصیت شناسی کودک
شناخت شخصیت کودکان برای داشتن کودک آگاه، کودک خلاق و همچنین در تربیت فرزند بسیار تاثیرگذار است و کیفیت فرزندپروری ما به شناخت شخصیت کودک بستگی دارد. هر انسانی از کودکی شخصیت و مدل رفتاری مختص به خود را دارد. شناخت مدلهای رفتاری در فرزندپروری و تربیت فرزند بسیار اهمیت دارد. اگر بتوانید مدلهای رفتاری کودک خود را بشناسید و بدانید که در موقعیتهای مختلف چه عکس العمل یا چه عملهایی از خود نشان میدهد، قطعا بهتر میتوانید مهارتها یا احساسات کودک خود را کنترل و مدیریت کنید و مدیریت مناسب شما میتواند در تربیت فرزند به شما کمک کند.
سخن آخر
اگر شخصیت کودک خود را نشناسیم ممکن است در آینده و بزرگسالی دچار مشکلات روحی و درونی شود. اگر ندانیم که از کودکی فرزندمان دارای شخصیت درون¬گرا است یا برونگرا نمیتوانیم مهارتهای فرزند خود را به درستی کشف کنیم.
تشخیص این تمایلات مستلزم مطالعه و توضیحات گستردهای است. هدف ما در این مطلب آشنایی با شخصیتشناسی کودک بود و امید به این که بتوانیم فرزندانی شاد، سالم و موفق داشته باشیم. برای شاد بودن و موفقیت ابتدا باید تمایلات هر فرد برای خودش و اطرافیانش شناخته شده و قابل احترام باشد.