samfology

سمفولوژی

دوران کودکی سرشار از بازی‎های مختلف و یادگیری بدون توقفه.

درسته که همه‌ی ما می دونیم که کودکان موقع بازی زندگی کردن رو یاد می‌گیرن، اما درک واقعی  این مسئله که ذهن و جسم کودکان تا چه اندازه در طی بازی رشد و تکامل پیدا می‌کنه خیلی جذابه.

توی سمفولوژی دوست داریم که والدین اول با مهارت‌های مورد نیاز فرزندانشون آشنا بشن، لزوم آموزش و یادگیری این مهارت‌ها رو درک کنن و راه حل‌های ساده برای تمرین آموزش این مهارت‌ها از طریق بازی و اسباب‌بازی رو یاد بگیرن.

در تمام دنیا و به تشخیص روان‌شناس مطرح آمریکایی، هیلگارد، بهتره که کودکان تا قبل از ۶ سالگی مهارت‌هایی رو یاد بگیرن. این مهارت‌ها زیر مجموعه‌ی ۴ مهارت اصلی یعنی مهارت‌های حرکتی، شناختی، اجتماعی و کلامی هستن.

در ادامه درباره‌ی هر کدوم از این مهارت‌ها توضیحاتی می‌دیم.

مهارت‌ حرکتی

تا حالا شده حس کنین در انجام بعضی فعالیت‌ها توانایی کمتری دارید و براتون سوال بشه که چرا؟

مثلا وقتی برای اولین بار با دوستاتون جنگا بازی کردین و متوجه شدین نمیتونین مثل اون‌ها با مهارت چوب‌ها رو بیرون بکشین یا توی بزرگسالی متوجه شدین که نمی‌تونین تعادل دوچرخه رو حفظ کنین و یا موقعیت‌هایی شبیه به این موارد که همگی مربوط به مهارت‌ حرکتی می‌شن.

مهارت‌ حرکتی از مهم‌ترین مهارت‌هایه که باید به کودکانمون یاد بدیم و با اون‌ها تمرین کنیم، چون استقلال، رشد و افزایش اعتماد به نفس از مهارت‌ حرکتی سرچشمه می‌گیره و پیش‌زمینه‌ی خیلی از یادگیری‌هاییه که برای کودکان اتفاق می‌افته.

مهارت‌های حرکتی، مهارت‌هایی هستن که از ابتدای تولد با حرکاتی مثل دست و پا زدن و سینه خیز رفتن شروع می‌شن و بعدها  با راه رفتن، دویدن و پریدن کامل می‌شن.

مهارت‌های حرکتی به طور کلی به دو دسته‌ی مهارت‌های حرکتی درشت و ظریف تقسیم می‌شن.

مهارت‌ حرکتی درشت، مهارت‌های کل بدن رو در بر می‌گیره و ماهیچه‌های درشت بدن رو شامل می‌شه. مثل راه رفتن، پریدن، گرفتن، پرت کردن و  نشستن. برای مثال کودکانی که نمی‌تونن خوب سرکلاس بشینن، مهارت حرکتی درشت‌شون خوب تکمیل نشده. مهارت حرکتی درشت برای اینکه کودک بتونه یک روز کامل رو در مدرسه بگذرونه خیلی مهمه. یا اینکه موقع پوشیدن لباس کلافه و عصبانی نشه. برای مثال کودکانی که توی پارک، از ترس اینکه کسی با اون‌ها برخورد نکنه، کنار زمین می‌ایستن، مهارت حرکتی درشت‌شون مثل نگه داشتن بدن، پرت کردن و دویدن ضعیف است.

مهارت حرکتی ظریف، عضلات کوچک دست رو درگیر می‌کنه؛ مثل گرفتن مداد، بریدن کاغذ و گرفتن قاشق و چنگال موقع غذاخوردن. برای مثال کودکانی که بعد از کمی غذا خوردن، از قاشق و چنگال خسته می‌شن و شروع به غذا خوردن با دست میکنن، یا کودکانی که موقع مداد دست گرفتن و مشق نوشتن خیلی زود خسته می‌شن، سرانگشت‌های قوی ندارن. این کودکان مهارت‌ حرکتی ظریف ضعیفی دارند.

از مثال‌های دیگه‌ای که مرتبط با مهارت حرکتی ظریف هستن می‍تونیم به ساخت و ساز، لگوها، جورچین‌ها و مهارت‌های خود مراقبتی مثل بستن بند کفش یا زیپ لباس یا باز کردن دکمه‌ی لباس اشاره کنیم. کودکان برای اینکه بتونن این فعالیت‌ها رو انجام بدن، باید بازی و فعالیت‌هایی رو انجام بدن که مهارت‌های حرکتی درشت و ظریف رو تقویت کنه. بازی‌ها به دلیل اینکه مورد علاقه‌ی کودکان هستن، این قابلیت رو دارن که مهارت‌های حرکتی کودک رو بدون آموزش مستقیم تقویت کنن.

مهارت شناختی

مهارت‌های شناختی یا مهارت‌های ذهنی، مهارت‌های اصلی مغز ما هستن. مهارت‌هایی مثل تفکر، استدلال، یادگیری و …

بخش زیادی از این مهارت‌ها در دوران کودکی افراد رشد میکنن و سهم بسزایی در آینده و موفقیت کودک دارن. وقتی مهارت‌های شناختی کودک مراحل رشد خودشون رو به درستی طی کرده باشن، کودک می‌تونه در مورد امیال و آرزوهاش ایده‌پردازی کنه، برنامه‌ریزی کنه و با قدرت تفکر مراحل عینی رسیدن به هدفش رو بسازه. در واقع کودک با انواع بازی‌ها و آموزش‌هایی که مبتنی بر پرورش مهارت‌های شناختی هستن یاد می‌گیره چطور استدلال کنه تا وقتی در آینده مصاحبه‌ی شغلی داشت، بتونه مدیر شرکت رو متقاعد کنه که برای اون مجموعه مفیده. یا زمانی که روی مهارت‌های تجزیه و تحلیل کودک کار بشه، یاد می‌گیره چطور در هر موقعیتی از قدرت تفکرش استفاده کنه و با تجزیه و تحلیل بهترین تصمیم رو بگیره.

از مهم‌ترین شاخه‌های مهارت‌های شناختی، مهارت حل مسئله و تصمیم‌گیری است. این شاخه در آینده‌ی کودکان ما بسیار تاثیرگزاره. مسئولیت‌پذیر بودن کودک به این برمی‌گرده که کودک حل مسئله و تصمیم‌گیری رو به خوبی یاد گرفته یا نه.

وقتی کودک ما به مشکلی برمی‌خوره، اینکه یاد بگیره مشکل رو کوچک کنه، بعد به هر تکه از اون نگاه کنه و برای هر تکه یک راه حل پیدا کنه و از بین راه ‌حل‌های موجود بهترین راه‌حل رو انتخاب کنه و اون رو به کار بگیره، به مهارت حل مسئله و تصمیم‌گیری برمی‌گرده.حل مسئله و تصمیم‌گیری از مهم‌ترین مسائل زندگی محسوب می‌شه که آموزش اون باید از ۲ سالگی آغاز بشه.

کودکان هر روز با مشکلات و مسائل مختلفی مواجه می‌شن. گستره‌ی مشکلات اون‌ها از مشکلات تحصیلی گرفته تا مسائل همسن و سالان‌شون، مشکلات در زمینه‌های ورزشی، انجام تکالیف و وظایف یا حتی تصمیم‌گیری درخصوص اینکه چه چیزی بپوشن رو  شامل می‌شه. در حل همه‌ی این موارد، فرآیند حل مسئله‌ی اصولی و صحیح می‌تونه خیلی مفید واقع بشه. زمانی که بچه‌ها مهارت‌های حل مسئله رو یاد می‌گیرن، اعتماد به نفس زیادی در توانایی‌شون برای اخذ تصمیمات صحیح و خوب برای خودشون رو کسب می کنن.

زمانی که کودکان مهارت حل مسئله رو نداشته باشن، ممکنه از انجام و تلاش برای تجربه‌ی هرکاری یا حتی حل و فصل مسائل، امتناع و اجتناب کنن. برای مثال، اگر کودکی رو هم سن و سالانش مورد تمسخر قرار بدن و اون ندونه که چطور باید عکس العمل نشون بده، ممکنه اون رو هرگز ابراز و عنوان نکنه، درعوض ممکنه به مرور از مدرسه زده بشه، نمراتش افت کنن، یا حتی ممکنه از دل درد و سردرد شکایت کنه.

سایر کودکانی که فاقد مهارت حل مسئله هستن، ممکنه هرگز متوجه حق انتخاب‌هایی که در حل مشکلات دارن، نشن. این بچه‌ها ممکنه بدون فکر کردن به انتخابات و تصمیمات‌شون شتابزده و نسنجیده عکس العمل نشون بدن. برای مثال، بچه‌ای که دوستش اسباب‌بازی اون رو گرفته، ممکنه تنها راهی که برای پس گرفتن اسباب‌بازی به نظرش برسه این باشه که به اون حمله کنه و با زدن اسباب بازی‌اش رو پس بگیره. اون به هیچ وجه نمی‌دونه که می‌تونه چه انتخاب‌های دیگه‌ای داشته باشه. کمک به بچه ها در فراگیری و آموزش نحوه‌ی تشخیص انتخاب‌ها و فرصت‌هایی که در اختیار دارن به اون‌ها کمک می‌کنه تا از اینکه قادرن تصمیمات سالم و درست برای خودشون بگیرن، اطمینان حاصل کنن.

مهارت آموزش و یادگیری یکی از شاخه‌های مهارت‌های شناختیه.

یکی دیگه از شاخه‌های مهارت‌های شناختی، آموزش و یادگیری یا همون توجه، تمرکز و حافظه است . حافظه، توجه، تمرکز و هرچیزی که محصول آموزشه از مهارت‌های شناختی هستن. کودکانی که در مدرسه نمی‌تونن تمام توجه‌شون را به کلاس معطوف کنن و با کوچک‌ترین صدایی حواسشون پرت می‌شه، توجه و تمرکز ضعیفی دارن. همچنین کودکانی که نمی‌تونن برای چند دقیقه روی یک مطلب توجه کنن؛ این کودکان توجه استمراری‌شون ضعیفه. آموزش و یادگیری کودکان در آینده، چه در دوران تحصیل و چه در مهارت‌هایی که مرتبط با شغل اون‌هاست، به تکمیل یادگیری مهارت‌های شناختی اون‌ها وابسته است.

مهارت اجتماعی

مهارت‌های اجتماعی مجموعه رفتارهایی هستن که در ارتباط فردی با سایر افراد به کار گرفته می‌شن و نتایج مثبتی رو به بار می‌آرن. مهارت‌های اجتماعی نه تنها امکان شروع و تداوم روابط متقابل و مثبت رو با دیگران فراهم می‌کنن، بلکه توانایی اهداف ارتباط با دیگران رو هم در شخص ایجاد می‌کنن. درباره‌ی نحوه‌ی رفتار کودکان اختلاف نظرهایی به چشم می‌خوره. بر خلاف میل گذشته که کودک باید در سکوت خاص می‌نشست و توجه می‌کرد، امروز از کودکان توقع می‌ره با قاطعیت حرف بزنن و توانایی بیان خواسته‌های خودشون رو داشته باشن.

مهارت‌های اجتماعی چیزی نیست که فرزند شما یا داشته باشه یا نداشته باشه. این مهارت‌ها باید به طور مرتب با رشد کودک پرورش داده بشن. دنبال لحظات مناسبی برای آموزش باشین تا بتونین در کسب مهارت‌های بیشتر به کودکتون کمک کنین.

تا به حال کودکانی رو دیدین که موقع دعوا و بحث با کودکان دیگه، سریع طرف مقابل رو کتک می‌زنن؟ یا کودکانی که موقع دعوا اولین واکنش‌شون گریه، جیغ و داد و صدا کردن بزرگنرهاست. یا کودکانی که توی مدرسه وقتی به کوچک‌ترین مشکلی برمی‌خورن، سریع بقیه رو با خبر می‌کنن و خودشون گوشه‌ی رینگ می‌ایستن. این کودکان مهارت‌های اجتماعی ضعیفی دارن. نکته‌ی مهم اینه که مهارت‌های اجتماعی خود به خود آموخته نمی‌شن و حتما کودک باید آموزش‌های لازم رو ببینه.

هر موردی که یک کودک باید با دیگران ارتباط برقرار کنه به مهارت‌ ارتباط بین فردی برمی‌گرده. جرات ورزی، دوست یابی، همدلی، مسئولیت‌پذیری، سهیم شدن و همکاری زیر مجموعه‌های مهارت‌ بین فردی هستن.

میل به سهیم شدن یک خوراکی یا یک اسباب بازی با کودکان دیگه می‌تونه به اون‌ها در پیدا کردن و نگه داشتن دوست کمک کنه. بر اساس تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد، بچه‌ها از ۲ سالگی می‌تونن تمایل‌شون به سهیم شدن با دیگران رو بروز بدن؛ البته در صورتی که از اون چیز به مقدار زیاد داشته باشن.

البته بچه‌ها در سنین بین ۳ تا ۶ سالگی معمولا در سهیم شدن چیزی که برای اون‌ها هزینه داشته باشه، خودخواه هستن. برای مثال کودکی که یک شیرینی داشته باشه معمولا تمایلی برای سهیم شدن اون با دوست خودش نداره؛ چون این کار برای اون به این معناست که شیرینی کمتری برای لذت بردن خواهد داشت. اما ممکنه یک اسباب بازی رو که دیگه علاقه‌ای به بازی با اون نداره به‌راحتی با کودک دیگه‌ای سهیم بشه.

اکثر کودکان در حدود سن ۷ یا ۸ سالگی، به عدالت بیشتر اهمیت می‌دن و تمایل بیشتری برای سهیم شدن با دیگران دارن. تحقیقات نشون داده که سهیم شدن و احساس رضایت از زندگی با هم در ارتباط هستن.

بچه‌هایی که احساس خوبی نسبت به خودشون دارن، بیشتر تمایل دارن با دیگران سهیم بشن. همچنین سهیم شدن هم باعث می‌شه که بچه‌ها حس خوبی به خودشون داشته باشن. پس تشویق کردن کودکان به سهیم شدن می‌تونه یک عامل کلیدی برای تقویت اعتماد به نفس اون‌ها باشه.

همکاری به معنی مشارکت در یک کار برای رسیدن به یک هدف مشترکه. بچه‌هایی که همکاری می‌کنن، با دیگران خوش ‌رفتارتر هستن و همچنین مشارکت و کمک بیشتری می‌کنن. داشتن مهارت همکاری بالا، برای دوام آوردن در جامعه بسیار ضروریه. کودک شما به همون اندازه که در کلاس درس به مهارت همکاری نیاز داره، در زمین بازی هم نیازمند اونه. همکاری در بزرگسالی هم بسیار مهمه؛ اکثر محیط‌های کاری به واسطه‌ی توانایی افراد در کار با همدیگه در قالب کار گروهی پیشرفت می‌کنن. همکاری همچنین کلید داشتن روابط عاشقانه‌ی موفقه.

وقتی که بچه‌ها در نیمه‌ی دوم سه سالگی هستن، می‌تونن برای هدف‌های مشترک با همسن‌ و سالان خودشون شروع به تمرین کنن. همکاری برای کودکان می‌تونه در هر کاری باشه؛ از خونه‌سازی و ساختن یک برج با بلوک‌ تا بازی‌های گروهی دیگه.

بعضی از بچه‌ها نقش رهبر گروه رو به عهده می‌گیرن، در حالی که بعضی دیگه ترجیح می‌دن از دستورات پیروی کنن. به هر حال، همکاری فرصت بسیار خوبی برای بچه‌هاست تا در مورد خودشون بیشتر یاد بگیرن.

تنظیم هیجان هم یکی دیگه از شاخه‌های مهارت‌های اجتماعیه.

کودکانی که فرق بین عصبانیت و ناراحتی را نمی‌دونن و در هر صورت شروع به پرخاشگری می‌کنن یا کودکانی که حتی از لحظه‌ای جدا شدن از پدر و مادرشون ترس زیادی دارن یا کودکانی که غمناک بودن‌شون زیاد طول می‌کشه و نمی‌تونن از حال غم بیرون بیان، کودکانی هستن که تنظیم هیجان خوبی ندارن.

زمان‌هایی وجود داره که کودک ممکنه احساس اضطراب کنه و بخواد کاری رو انجام بده یا صحنه ای درست کنه. چون این روش درست رفتار کردن برای بزرگ تر شدن اون‌ها نیست، بنابراین، به کودک یاد بدید چطور احساسات خودش رو در شرایط خاص کنترل کنه.

رشد اخلاقی یا همون پیروی از دستورالعمل‌ها، یکی دیگه از شاخه‌های مهارت‌های اجتماعیه.

کودکانی که هرچیزی رو به نفع خودشون تموم می‌کنن، کودکانی که با وجود بزرگتر شدن هنوز هم فکر می‌کنن تقلب کردن یک نوع زرنگی محسوب می‌شه، کودکانی که یاد نگرفتن عذرخواهی کنن، کودکانی که موقع باخت و شکست به جای تبریک به طرف مقابل، کارشکنی و دعوا می‌کنن، کودکانی که همیشه خودشون رو نفر اول و ارجح می‌دونن و حاضرن برای برنده شدن روی همه چیز پا بذارن، این کودکان همون بزرگسالانی هستن که به دیگران ضربه‌های بزرگی وارد می‌کنن. این افراد در مهارت رشد اخلاقی ضعیف هستن.

معمولاً بچه‌هایی که در پیروی از دستورالعمل‌ها مشکل دارن، با انواع مختلفی از مشکلات دست‌ و پنجه نرم می‌کنن. از نیاز به انجام دادن دوباره‌ی تکالیف مدرسه گرفته تا به دردسر افتادن به دلیل رفتار نامناسب، پیروی نکردن از دستورالعمل‌ها می‌تونه برای کودک تبدیل به یک مشکل بزرگ بشه.

چه از فرزندتون بخواید که اتاقش رو تمیز کنه و چه تلاش کنید مهارت‌های فوتبال بازی کردن رو بهش آموزش بدید، بسیار مهمه که کودک بتونه از قواعد و دستورالعمل‌‌ها پیروی کنه.

فراموش نکنین قبل از این که از فرزندتون انتظار داشته باشین از اصول و قواعد به‌خوبی پیروی کنه، خودتون باید مهارت راهنمایی کردن رو داشته باشین.

برای مثال نباید به بچه‌های کوچک در آن واحد بیشتر از یک کار گفت. به جای این که بگین «کفش‌هات رو بردار، کتاب‌هات رو جمع کن و دست‌هات رو بشور»، اول صبر کنین تا کفش‌هاش رو برداره و بعد فرمان بعدی رو بهش بدید.

اشتباه دیگه اینه که درخواستتون رو به شکل سؤال مطرح کنین. برای مثال اگر بگین «لطف می‌کنی همین الان کفش‌هات رو برداری؟»، ممکنه کودک تصور کنه می‌تونه به درخواست شما نه بگه. وقتی فرمانی رو به فرزندتون دادین، از اون بخواین چیزی رو که گفتین تکرار کنه. ازش  بپرسید «حالا باید چه کاری انجام بدی؟» و صبر کنین تا توضیح بده چه چیزی از شما شنیده.

طبیعیه که کودکان کوچک‌تر گیج بشن، تهاجمی برخورد کنن یا کاری که باید انجام بدن رو از یاد ببرن. به هر اشتباه اون‌ها به چشم فرصتی نگاه کنین که اجازه می‌ده کمک کنین مهارت‌هاش رو شکل بده.

هر وقت فرزندتون از فرمان شما پیروی کرد، با استفاده از جملاتی مثل «ممنون که اولین باری که ازت خواستم تلویزیون رو خاموش کردی»، اون رو تشویق کنین. اگر فرزندتون در پیروی کردن از فرمان‌ها مشکل داشت، بهش فرصت بدید پیروی کردن از فرمان‌های ساده‌تر رو تمرین کنه. برای مثال از درخواست‌های ساده‌ای مثل «لطفا اون کتاب رو به من بده» استفاده و بلافاصله کودک رو برای پیروی از این فرمان تشویق کنین.

مهارت کلامی

مهارت کلامی عبارتست از توانایی کاربرد موثر زبان و ارتباطات کلامی در زندگی. کودکان از سن یک سال و نیم به بعد به تدریج شروع به صحبت کردن و به کار بردن کلمات برای بیان خواسته‌‌هاشون می‌‌کنن. دریافت تحریکات شنوایی مناسب در این دوره موجب رشد و تکامل زبان‌آموزی و در مقابل اون، تحریکات ناکافی مانع از رشد مناسب مسیرهای عصبی شنوایی می‌شه. مهارت کلامی نقش مهمی رو در رشد و نحوه‌ی تکامل کودک ایفا می‌کنه و به اون کمک می‌کنه به خوبی به برقراری ارتباط با اعضای خانواده‌ی خودش بپردازه، توی مدرسه به یادگیری مطالب بپردازه، با دوستان خودش ارتباط اجتماعی برقرار کنه، با دیگران رابطه برقرار کنه و کارهای ساده‌ی خودش از قبیل صحبت کردن با تلفن و خرید از فروشگاه رو انجام بده.

بهترین راهی که برای وارد شدن به دنیای کودکان وجود داره، بازی کردنه. والدینی که می‌خوان چیزی رو به کودک خودشون آموزش بدن، بهتره که از روش بازی استفاده کنن. اغلب کودکان در بازی‌های خودشون، همبازی‌های خیالی دارن که با اون‌ها صحبت می‌کنن. با تبدیل کردن خودتون به یکی از شخصیت‌های داستان بازی کودک به راحتی می‌تونین با اون صحبت کنین و باعث تقویت گفتارش بشین.

آموزش بلوغ به پسران | روانشناسی بلوغ پسر نوجوان

همان‌طور که می‌دانید یکی از مهم‌ترین مباحثی که در...

ترغیب نوجوانان به کتابخوانی | ۶ روش برای تربیت فرزند کتاب خوان

مطالعه کردن در تمام سنین برای افراد مختلف از...

تربیت کودک بیش فعال به چه صورت است؟ + نکات مهم

بیش¬فعالی یکی از مواردی است که می‌توان‌ آن را...

مشاوران ما

tamrchi

فرزانه تمرچی
دکترای تخصصی مشاوره خانواده

paidarnik

پروانه پایدار نیک
روان‌شناس کودک، کارشناس
استعداد‌یابی و پرورش مهارت‌ها

yakhchali2

محبوبه یخچالی
مشاور کودک و توسعه فردی